بعضی وقتا یهو نمیشه

دختر خیلی تو فکر بود مادر داشت زبان  انگلیسی می خوند بلند بلند:)))

مادر گفت صدام اذیتت نمی کنه؟؟ 

دختر: اتفاقا صدات بهترین چیزیه که میشه شنید و اسوده شد:))) 

مادر : درست می خونم کلماتو؟؟؟:))

دختر : بله ولی بدون لهجه بخون:))))))

مادر: لهجه ام خیلی بده؟ 

دختر : خیلی نه کمم نه:)

مادر : چایی بخوریم با بیسکوویت؟ :) ها؟ 

دختر : اره تازه هوس پازلم کردم بیام درس کنم:))))

بهم گف بچه این موبایلو بذار رو حالت ایرپلین:)))و تموم 

گفتم اخه شاید یکی کار داشته باشه پیام بده یا حتی زنگ بزنه :)) 

گف بی خیال بابا هرکی کارت داش فقط وقتی در دسترسی جوابشو بده چیه بابا همش پای موبایلی !!!!

گفتم من کی همش ...

حرفمو قطع کرد و گفت حالا همش نه ولی باید باشه اگه نباشه کلافه ای 

گفتم نخیر 

گفت ثابت کن 

گفتم  ثابت خواهم کرد 

حالا فردا قراره همش موبایل تو اشپزخونه باشه و من تو اتاق:))) 

ولی من می تونم:)))))

مبدونین یه چیزایی تو زندگی با فشار زیادشون گندشو در میارن دیگه!!! یکی نیس بگه چرا اینقد فشار میاری ها ؟ اینی که این زیره انسانه !!!! حالا ادم نگیرش ولی انسانه !! فشار بیار  ولی کم تر :))

چرا خیلیا فک می کنن برد تو اینکه حرص در بیارن تا بمحبوبتر شن؟مثلا ازشون خواهش می کنی که باهات صحبت کنن بعد اینکار نمی کنن بعدم که میای می پرسی خودشونو می زنن به اون راه که چی ؟ما؟ ادای ادمای از همه جا بی خبر ......بعد اینطور ادما معمولا خودشون خیلی حساس تشریف دارن و پوست دیگران و می کنن که چرا اینطوری نکردی ؟چرا اونطوری نکردی ....

به نظرتون جوابشونو چطوری باید داد؟

وقتی تو اوج هر حالتی هستی می تونی ادما رو بشناسی ....

الان که دارم اینو می نویسم در حال تلقین کردن به خودمم که مثلا همه چی درس میشه و خوب پیش میره:)))

در حال حاضرم اینجا تنها جاییکه خودم رو خالی می کنم چون دیگه کسی نیس ...

می دونین می خوام واسه همش خودمو مقصر بدونم ..

دعا کنین کارم درس شه واقعا نیازمند دعام:))

صب که بیدار شدم بعد از یه اتفاق بغض گلومو گرفت و داشتم خفه می شدم تا الان همین وضعه و خودمو کنترل می کنم:((( 

می دونم نوشتم نظم نداره وای ذهنه دیگه گاهی اینجوری میشه:((